یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

دیشب از گوشه ی قلبم گُذرِ آهی بود

دیشب از گوشه ی قلبم گُذرِ آهی بود

عکسی از کودکی آن دفترِ کاهی بود

عکسی به بلندای زمانی در یادها

قصه پرداز شبی شاد زِ غم خالی بود


کودکی تاول دل خلوت غمبار نبود

کودکی لحظه ای پروازِ خیالی کافی بود

کوچه در خاطره ها دور نبوده. امّا

کوچه از کوچِ غریبانه ی ما شاکی بود

کاش در کودکی می ماندم و می دیدم

رنگِ بالِ پرِ پروانه چه رویایی بود

حال و احوال خوشی بود و لطیف

مرزِ گریه با صدای خنده ای شادی بود

رفت و با خود بِبُرد گوهر شاهی در کف

روز از سر نگرفته. شبِ پایانی بود


عباس سهامی بوشهری

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد