یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

در آستانه ی شنیدن بانگی آشنا ز دور دستها

در آستانه ی شنیدن بانگی آشنا ز دور دستها
جان تهی کردم از آنچه اهلی نیست
و به بار بر بستم در این بی بالی سرد
شاید این راه که می روم...
شکیبای دردانه هایی است که ندیده ام هنوز.


مهدی مومنی مقدم

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد