ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
بـهـار آمده جانا سـمـن و عطرِ دل انگیز
که دایر بشود شیوه ی دیرینه ی جمشید
به گوشش نرسـیده تَبِ انـدوهِ زمسـتـان
مبـادا که اشارت بکنـد چشمکِ خورشید
خوشا موسمِ نوروز که فرخنده و باقی است
به پاخیز و بِچین سفره ی دُردانه ی مهشید
کوثر قره باغی
چو شَوَم از تو گریزان
به که گویم ویرانم
گر مرا خواهی بدان که
تو را از دل خواهانم
مهسا احسانی فرد
امروز
فقط دلتنگ توام
دلتنگ شعرهایم
که برای توست
همین که هنوز دلتنگم
و صورتکی خالی از احساس را
نقاشی می کشم
یعنی تو
هنوز در من
نفس می کشی
علی رضا احمدی
آتش زدی بر شمع دل با واژه های شعله ور
اما که من لذت برم از سوختن در پای تو
محمد مهدی پاسبان
نماز، معرفت انسان به الله است
خدایت از همه عیبی مبراست
پر پرواز انسانی نماز است
رسیدن تا خدا دانی نماز است
خدا را در همه حالت به یاد آر
بشو از خواب غفلتها تو بیدار
در این گفتار من بسیار راز است
که نور مومنین اندر نماز است
نماز ، یعنی تشکر از خداوند
نماز، یعنی تکلم با خداوند
نماز است بهترین اعمال آدم
و تاجی بر سر ادیان عالم
نمازت معنی عشق است و مستی
همین باشد نشان حق پرستی
نمازت معنی وصل است و پیوند
عروج از خود رسیدن تا خداوند
تو با بال نمازت شو به پرواز
بیا بشکن بتان کینه و آز
بیا بشکن طلسم ما و من را
نما بیرون ز زندان روح تن را
مسلم دان نماز امر خداییست
نماز و دین ما از هم جدا نیست
تو را فطرت نهاده حق به پاکی
نماز پرواز روح از جسم خاکی
مپیچان سر ز امر خالقت هیچ
نمازت بی ولای مرتضی هیچ
علی میدید اندر هر نمازش
خدایی را که هست او چاره سازش
معنی سوره حمد
به تکبیرت جهانی کن مسخر
پس از نیت بگو الله اکبر
سپس تدبیر کن تا میتوانی
که او باقیست اما جمله فانی
چو بسم اله بگویی مست گردی
کجا تو با نمازت پست گردی ؟
ثنا و حمد مخصوص خدا هست
خدا دیدن به هر رکعت صفا است
به رحمان و رحیمش دل قوی دار
دلت را غیر او بر کس تو مسپار
الا مالک یوم الدین فقیرم
به روز حشر مولا دست گیرم
فقط ، ایاک نعبد ، خدایا
و خواهم استعانت بارالها
بیا هادی هدایت کن تو ما را
به راه مستقیمت ای خدایا
به راه صالحانی که نعیمند
به درگاه تو یا مولا مقیمند
به آنهایی که مجذوب تو گشتند
نه آنهایی که مغضوب تو گشتند
کریمی قادری و بی نیازی
کجا محتاج این راز و نیازی
گنهکارم ز درگاهت مرانم
خداوندا سپاست کی توانم
محمدحسن مداحی
هر از گاهی نشانم میدهد تقدیر
قدر غصههاییکه مانند رگ یک قصه میماند
درون رخصت و فرصتهای تاریکم
ولی من باز روشن میکنم قلبم
به چشمان در افشانت
مریض غصههایم
قصههای خستهای از جنس پروانه
که عمر شادی و بازی و پروازش فقط یک روز میباشد...
عبدالله عمیدی