یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

گفتم شعری بسرای که دلتنگی ممنوع شد

گفتم شعری بسرای که دلتنگی ممنوع شد
سِر عشقی بگشایم که رازداری ممنوع شد

گفت حوصله باید کرد که تا رسد وقت سحر
نباید گله کرد، که بی حوصلگی ممنـوع شد

بیـن این فریادها از سر دلسوزی هم امشب
دل دلسـوختگان را سوخته دلی ممنوع شد

عشق فرهاد به شیرین با صدای تیشه بود
سخن از عشق به شیرین هم سخنی ممنـوع شد

ایـن قـــوم از کرده خود نیست پشیمان ولی
حرف از عشق و تمنا و دلدادگی ممنوع شد

خنده در دین قوم سیه دل، گناه است کبیر
بـزن آهنگ عزا و ماتم که شـــادی ممنوع شد


عسل ناظمی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد