یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

گمونم دیگه حرفی نیست جدایی بینمون افتاد

گمونم دیگه حرفی نیست جدایی بینمون افتاد
کسی ک عاشقش بودم دیگه از چشم من افتاد
دیگه از چشم من افتاد
کجای کار من بد بود ک رفتی و خطا کردی
دیگه برگشتنت دیره نگو ک اشتبا کردی
نگو ک اشتبا کردی
برام سخته ک تنهایی همه این راه و برگردم
سفر با تو تا اینجا بود چقد من اشتبا
کردم
اگه تقدیر دستم بود پر پرواز و میشکستم
برای دیدننت باید درارو روت می‌بستم درارو روت میبستم

مژگان مهرنگ

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد