ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
خار حسد
۱۴۰۳/۵/۲۵ شماره ثبت ۶۶۳۰۳۷
متأثر گشته ام ،می اندیشم
به چه می اندیشم.
باز چندیست، اندیشه ی خویش
گره خورده به خار گل سرخ.
که نهان ذهنش ،حسرت انباشته کرد.
طعامی داشت از جنس حسد،
آواز حسد، آوار گل سرخ ،تا ابد.
گله آمیز سخن راند ز غضب،
میل دارم ،گل سرخی باشم،
نباشم خار گل ...
افسوس ندانست و نفهمید،
گل بی خار خداست.
. معصومه داداش بهمنی.
باران دوباره بی قرار بود
و آسمان شب دوباره سکوت اختیار کرده بود
تو می خندیدی و من می دانستم که تو هم نخواهی ماند
و من هم می خندیدم
یوسف پوررضا
حاجت خود را گرفتی گرکه تو از دیگران
زیر بار منتش بی شک بمانی هر زمان
گر نکرده حاجتت را او روا
زخم این ذلت رسد بر استخوان
حاجتت از کردگار راهی به سوی عزت است
گر اجابت شد بدان از رحمت است
مستجاب گر حاجتت را حق نکرد
شک مکن این کار ایزد حکمت است
سلیمان ابوالقاسمی
جان و جهان من تویی، بی تو نمیشود گذشت
باده ی ناب عاشقی، عشق تو بر دلم نشست
زندگی بدون تو، تنفسیست ز بردگی
من چه کنم اسارتت، چنین مرا شکست وبست
منصور نصری
واژه ها اغلب
اتاق های دیگری را
به ذهن ما متبادر می کنند ،
اتاق هایی که
دوست تر می داشتیم در آن
زندگی می کردیم
مثلا وقتی میگویی
دوستت دارم
درب اتاقی روبروی من
باز می شود که
دوست دارم در آن زندگی کنم
یا میگویم دوستت دارم
تو را دعوت میکنم به بالاخانه
وجودم ،
... چیزی بینمان نبود که اگر بود
دلت برایم تنگ می شد ، اما نمیدانم
چرا من دلم برای تو تنگ میشود
شاید هم چیزی بوده ...
البته میان من
و دلم
حجت هزاروسی