بستگی به آدمش داره
یه " دیوونه " گفتنایی مثل بغله
یه " عزیزمی " مثل فحش !
ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
درماندگی یعنی تو اینجایی...
من هم همین جایم
ولی دورم ...
علیرضا_آذر
برای رسیدن به تو راه نمیروم
پرواز میکنم
نمینویسم
کلمه اختراع میکنم
دعا نمیکنم
باخدا همدست میشوم
چیزهای باعظمت را
باید با عظمت خواست...
چیستا_یثربی
بگیر آنقدر محکم در بغل دلبسته ی خود را
که در بر دارد انگاری هلویی هسته ی خود را
صلات ظهر هم باشد، شبم آغاز خواهد شد
به محض اینکه می بندی دو چشم خسته ی خود را
شدم چون آینه محو وجود بی مثال تو
بیا در من ببین شخصیت بر جسته ی خود را
تمام عمر مثل سایه دنبال خودم بودم
چطور از من جدا کردی من وابسته ی خود را؟
گره روی گره افتاده ،واکن اخم هایت را
نکش در هم دو ابروی به هم پیوسته ی خود را
به دنیا ظلم کن اما نه با من که خودی هستم
که چاقو می برد هر چیزی الا دسته ی خود را