ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
مرگ ما جز صحنه ای از گریه یا ترحیم نیست
زندگی کردن بجز یک حلقه از تصمیم نیست
دادگاهم را بکن بر پا که من آماده ام
مجرمم اما بدان این تهمتت تفهیم نیست
زیر باران تشنه بودم روی دیواری سفید
صورتت را دیده ام جز نقش و جز ترسیم نیست
روی قلبم زخم ها یی مانده از فقدان یار
هیچ درمانی دگر بر زخم من ترمیم نیست
روز ها را یک به یک در انتظارت خط زدم
حیف اما عشق ما در طول این تقویم نیست
با حساب عقل با مایی ولیکن کار عشق
اهل حل و فصل خود با ضرب و با تقسیم نیست
علیرضا دوشیار
محبوب من
هرگز ندیدم از تو یک لحظه ترش رویی
تلخی قهوه چشمانت،شیرینی قند لبانت و شوری نمک دستانت را ، از یاد نخواهم بُرد
نصرت اله صفی زاده
یِ باغبان با نهال با گلایِ بی مثال
همره و همراه شدند رفتند برای وصال
انگار زمین خواب نداشت
آسمونش تاب نداشت
انگار باید میرفتند
غمی بِدل میذاشتند
بارفتن این گُلا بویی پیچید در هوا
سرمستیِ غریبی خالقمون کرد به پا
درستِ که شهیدند
افتخار زمین اَند
اما قلبامون هنوز
باور نداره این سوز
راضیه براتی
چه کسی
نام مرا شاعر گذاشت
من که دربطن زمان
وباسرفه سیاه سکوت
زیر خروار خروار خاطره ی خاک خورده
درتب فراق چکه ا ی باران از سقف احساس
با سلاح گرم اشک وآه
با خود
درگیر جنگ سرد ابدیتم
رضافرازمند
وسعت دلتنگی ا م
آنقدر قد کشیده
که هروله ی هرنگاه الکنی
اندازه آن را قیاس مع الفارق است
رضافرازمند
به تو میاندیشم
و همان
سیبِ نگاهی
که مرا جاذبه کرد
و جهان
از همان سیب
به قانون جهالت خندید.
نیوتن وار
به آن سیب و
به آن قاعدهی جذب تو میاندیشم
اعظم کریمی
یک پَرسهٔ خیس،
زیرِ چترِ گیسوانِ
بارانی "بیمحابا"
میتواند:
مُرده را زنده،
پیر را جوان،
هیزمِ شکسته را باروَر...
وَ لبهای یک "زنِ" ناامید
از درخششِ پرتوِ خورشید را،
دوباره "شکوفا" کند!
من: به معجزهٔ "عشق"
زیرِ باران "ایمان" دارم...
#بنفشه_انصاری_پرتو