دو "عاشقیم" ولـی در دو داستانِ جـدا،

دو "عاشقیم" ولـی در دو داستانِ جـدا،
به هم رسیدنِ ما خوب بود،اگر می شد...!

یه روز میاد که

 ​

یه روز میاد که تموم زندگیت از جلو چشمات میگذره ؛
پس کاری کن که ارزش دیدن داشته باشه ...

​

‌ ما .... انبوهی از آدم‌هایِ فراموش شده

‌ ما ....
انبوهی از آدم‌هایِ فراموش شده
در انتظارِ معجزه
در تصورِ گرمِ آفتاب
در تکرارِ غریبانه ی چشم ها
ترانه‌ها گفته ایم
و هیچکس ...
هیچکس نخواهد فهمید
که این انتظار
حتی از خودِ زندگی‌ هم طولانی تر بود!


#نیکى_فیروزکوهی

عیدتون مبارک

آغاز و ختم ماجرا لمس تماشای تو بود

آغاز و ختم ماجرا
لمس تماشای تو بود
دیگر فقط تصویر من
در مردمک های تو بود

افشین یداللهی

‌ ما ....

‌ ما ....
انبوهی از آدم‌هایِ فراموش شده
در انتظارِ معجزه
در تصورِ گرمِ آفتاب
در تکرارِ غریبانه ی چشم ها
ترانه‌ها گفته ایم
و هیچکس ...
هیچکس نخواهد فهمید
که این انتظار
حتی از خودِ زندگی‌ هم طولانی تر بود!

#نیکى_فیروزکوهی

راه گریزی نبود

راه گریزی نبود
عشق آمد و
جان مرا در خود گرفت و خلاص...
من در تو
همچون جزیره‌ای خواهم زیست...

قلبِ من به‌سانِ دریاچه‌اى گسترده است،

قلبِ من به‌سانِ دریاچه‌اى گسترده است،
که لب‌خند مى‌زند بر آن
آفتابِ چهره‌ى تو.
در ژرفا،
در تنهایىِ جان
موج روى موج
آرام فرو مى‌ریزد.
شب است یا روز؟
نمى‌دانم
هنوز امّا بر من لب‌خند مى‌زند
عاشقانه و آرام
روشناى آفتابِ چهره‌ى تو،
و من خوش‌بخت‌ام
به‌سانِ یکى کودک...