یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

من صدای قدم خواهش را می شنوم

من صدای قدم خواهش را
می شنوم
و صدای کفش ایمان را
در کوچهٔ شوق
و صدای باران را،
روی پلک تر عشق
روی آواز انارستان ها
و صدای متلاشی شدن
شیشهٔ شادی در شب..

سهراب سپهری

زمین شناس حقیری تو را رصد می کرد

زمین شناس حقیری تو را رصد می کرد
به تو ستاره ی خوبم نگاه بد می کرد

کنارت ای گل زیبا، شکسته شد کمرم
کسی که محو تو می شد مرا لگد می کرد!

تو ماه بودی و بوسیدنت، نمی دانی ...
چه ساده داشت مرا هم بلند قد می کرد!

بگو به ساحل چشمت که من نرفته چطور
به سمت جاذبه ای تازه جزر و مد می کرد

چه دیده ها که دلت را به وعده خوش کردند
چه وعده ها که دل من ندیده رد می کرد

کنون کشیده کنار و نشسته در حجله
کسی که راه شما را همیشه سد می کرد .

"کاظم بهمنی"

چقدر ساده میشد در این برف ردِ پای دو نفر بماند

چقدر ساده میشد در این برف ردِ پای دو نفر بماند
اما غرورت ...
اما غرورم....

سحر رستگار

دلِ عاشق به پیغـامی بسـازد

دلِ عاشق به پیغـامی بسـازد
به یـادِ نـامه یـا نـامی بسـازد
مرا کیفیتِ چشم تو کافیست
ریاضت‌کش به بادامی بسـازد

باباطاهر

تا بی‌نهایت

تا بی‌نهایت
تا آنسوی حیات
گسترده بود او
دیدم که در وزیدن دستانش
جسمیت وجودم تحلیل می‌رود.

فروغ فرخزاد

مامانا و جمله های معروفشون :

مامانا و جمله های معروفشون :
.
.
.
.
.
.
.
-من که سیرم ، شما بخورین !
-بخور جون بگیری ، رنگت پریده
- حالا ناهار چی بپزم ؟
- بذار بابات بیاد !!!
-من که کاره ای نیستم از بابات بپرس ...
-من میگم نرو ، دیگه خودت می دونی ....

گفتگو با کافکا

کافکا : قلب خانه‌ای است با دو اتاق خواب.
در یکی، رنج زندگی می‌کند و در دیگری شادی.
نباید خیلی بلند خندید
وگرنه رنج در اتاق دیگر بیدار می‌شود.
یانوش : شادی چطور؟
از سر و صدای رنج بیدار نمی‌شود؟
کافکا : نه، گوش شادی سنگین است.
صدای رنج را در اتاق مجاور نمی‌شنود...

بهش گفتم:

بهش گفتم:
بهش بگو دوستش داری
بهم گفت:
خیلی میترسم، میترسم از غروری که به باد بره،
از تمسخری که ممکنه تو نگاهش بشینه
میترسم...
بهش گفتم :
ترس برادر مرگه...
نگو تا روزی هزار بار بمیری!

بلو لوتوس