ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
وعشق را یافتم
درون کفشی
به جا مانده بر درختی
تا بسازد پرنده لانهایی
برگیرد در منقار خویش دانهایی
تاشود خاطرهایی
بر جوجهایی
عبدالعظیم_خویی
بیخوابیم بهانه داشت
بگو دوستم داری
خندیدی و گفتی
گلهای یاس تو باغچهصدایت را نشنوند
نگاهت کردم
تو رویا شده بودی
لعنت به نیستی
فریبا صادقی
و با هر اشارهی دستت
دریا میانِ رگم خواب میرود
ای مخملی که سرو
گُلبوتههایِ حرفِ تو را سبز میکند
خسرو_گلسرخی
آه!
آدمی چگونه
در این مرکزِ همیشگیِ انفجار میزیَد
و ساده و خاموش
میماند؟
محمد_مختاری