-
83
سهشنبه 23 مهرماه سال 1392 10:44
برای هیچ چیز شتاب نکنید وقتش که برسد آن طور که باید خودش اتفاق می فتد.. عیدقربان مبارک
-
82
یکشنبه 14 مهرماه سال 1392 16:46
بی قراری هایم پاییز می خواهد وچشم های عاشقت را نگاهت را از من نگیر این پاییز را عاشقم باش،لطفا...
-
81
سهشنبه 2 مهرماه سال 1392 15:38
سلام روزگار... چه میکنی با نامردی مردمان .. من هم.. اگر بگذارند دارم خرده های دلم را.. چسب میزنم.. راستی این دل .. دل میشود..؟
-
80
سهشنبه 19 شهریورماه سال 1392 10:16
دلتنگی حس خیلی قشنگیه به شرط اینکه بدانی کسی که دل ت برایش تنگ شده از تو دلتنگ تره... ✈ ...... ✈
-
پست ثابت
سهشنبه 19 شهریورماه سال 1392 10:13
کاش فاصـــــ ✈ ـــــلـه ها اجــــــازه مــــی دادن وقـــــتی قـــــ ❤ ـــــلبــهـــا بــــــہ یــــاد هــــم می تـــپن در کـــــنار هــــم بـــاشن . .
-
79
سهشنبه 19 شهریورماه سال 1392 10:10
وقتی دلت جایی گیر میکنه کل زندگیت نخ کش میشه..
-
78
سهشنبه 29 مردادماه سال 1392 10:11
-
77
یکشنبه 20 مردادماه سال 1392 15:51
کجا رفتی ،کجا هستی ،کجایی دلم افسرده زین درد جدایی برایم قصه از پرواز گفتی چه گویم بی وفا بس بی وفایی
-
76
شنبه 5 مردادماه سال 1392 22:52
هیچ گاه دلت را به روزگار مسپار ، که دریایی از نا امیدی است دلت را به خدا بسپار که دریایی از امید است رحمت.
-
75
یکشنبه 30 تیرماه سال 1392 10:33
پرنده ای که رفت بگذار برود هوای سرد بهانه است هوای دیگری به سر دارد . . . !
-
74
چهارشنبه 19 تیرماه سال 1392 15:52
صدای خنده خدا را میشنوی ؟ . . . به آنچه محال می پنداری میخندد .!
-
73
پنجشنبه 6 تیرماه سال 1392 10:10
دل تنها عضوی است که با نگاه لمس میشود..
-
72
جمعه 17 خردادماه سال 1392 22:16
عشق ، همین خنده های سادۀ توست وقتی با تمام غصه هایت می خندی تا از تمام غصه هایم رها شوم...
-
71
دوشنبه 13 خردادماه سال 1392 09:51
لهجهات نه شمالی ست نه جنوبی اما حرف که میزنی باد از شمال میوزد و پرندگان از جنوب بازمیگردند .
-
70
چهارشنبه 8 خردادماه سال 1392 17:16
آیا کسی به شما بدی کرده است؟ او را ببخشید ، حتی پیش از آنکه از شما طلب بخشایش کند. نگاه ذهن شما در آرامش خواهد بود و جهان اطراف به شما لبخند خواهد زد. جی پی واسوانی"
-
69
چهارشنبه 8 خردادماه سال 1392 17:09
پشه ای در استکان آمد فرود تا بنوشد آنچه وا پس مانده بود کودکی -از شیطنت- بازی کنان بست با دستش دهان استکان! پشه دیگر طعمه اش را لب نزد جست تا از دام کودک وا رهد خشک لب، میگشت ، حیران، راه جو زیر و بالا ، بسته هر سو راه او روزنی میجست در دیوار و در تا به آزادی رسد بار دگر هر چه بر جست تکاپو می فزود راه بیرون رفتن از...
-
۶۸
شنبه 28 اردیبهشتماه سال 1392 10:49
دروغ دیواری است که هر روز صبح آجرهایش را می چینی بنای بی حواس من! در را فراموش کرده ای گروس عبدالملکیان
-
۶۷
یکشنبه 22 اردیبهشتماه سال 1392 07:52
وقتی به چیزی که برایت آرزو بود رسیدی تازه می فهمی.. آرزویش زیباتر از داشتنش بوده..
-
۶۶
شنبه 21 اردیبهشتماه سال 1392 15:15
بگذار سکوت .. قانون زندگی ام باشد وقتی واژه ها درد را نمی فهمند
-
۶۵
یکشنبه 8 اردیبهشتماه سال 1392 15:38
به یاد داشته باش.. هر وقت دلتنگ شدی.. به آسمان نگاه کنی.. کسی هست که عاشقانه تو را دوست دارد.. ومنتظر توست.. اشک های تو را پاک میکند.. و دست هایت را صمیمانه می فشارد.. تو را دوست دارد فقط به خاطر خودت..
-
۶۴
یکشنبه 1 اردیبهشتماه سال 1392 17:26
خدایا ! به آنان که ادعای عاشقی تو را دارند.. بیاموز: که بدترین گناه ... شکستن دل آدمیان است...
-
۶۳
سهشنبه 20 فروردینماه سال 1392 08:31
تقصی ر از من است آن زمان که گفتی: "قول بده همیشه کنارم بمانی" یادم رفت بپرسم؟ کنار خودت یا خاطره هایت!!
-
۶۲
جمعه 16 فروردینماه سال 1392 16:17
حق با کشیش ها بود گالیله! زمین آنقدر هم گرد نیست.. هرکس میرود دیگر باز نمی گردد..
-
۶۱
یکشنبه 11 فروردینماه سال 1392 16:43
کسی که به شما می گوید دوستتان دارد را باور نکنید کسی که به شما نشان میدهد دوستتان دارد را باور کنید...
-
۶۰
پنجشنبه 1 فروردینماه سال 1392 09:00
در روز بارانی ... چتر نشانه فداکاری است... پس چتر ی باش.. برای آنکه دوستش داری.. در روزهای بارانی اش...
-
۵۹
یکشنبه 27 اسفندماه سال 1391 15:05
دیر آمدی کمی تغییر کرده ام … . . برای شناختنم عکسم را مچاله کن !
-
۵۸
پنجشنبه 24 اسفندماه سال 1391 08:17
اعجاز ما همین است: ما عشق را به مدرسه برده ایم در امتداد راهرویی کوتاه در یک کتابخانه ی کوچک فرقی نمی کند امروز هم ما هر چه بوده ایم...همانیم ما باز می توانیم هر روز ناگهان متولد شویم ما همزاد عاشقان جهانیم...
-
۵۷
شنبه 19 اسفندماه سال 1391 09:42
انسانم ! ساکت ، چون درخت سیب ! گسترده ، چون مزرعه ی یونجه ! و بارور ، چون خوشه ی بلوط ! به جز خداوند ، چه کسی شایسته ی پرستش من خواهد بود ؟! از : حسین پناهی
-
۵۶
پنجشنبه 17 اسفندماه سال 1391 09:59
چیزی در دلم تکان می خورد پلک هایم را که می بندم از چشم هایم می غلطد دست هایم خیس میشود آسمان حرف هایم را به باران سپرده است
-
۵۵
پنجشنبه 10 اسفندماه سال 1391 08:33
کافه چی قهوه ام را شیرین کن آن روزهاکه تلخ می خوردم روزگارم شیرین بود