ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
غمگین مباش
یک روز صبح از خواب برمی خیزی
ستاره ها را ازگیسوانت پایین می ریزی
ماه را درون صندوقچه ی اتاقت می گذاری
از چشمانت رد شب را بیرون کن
امروز صبح دیگری ست
به لبهایت گلهای سرخ بزن
گردن بندی از مرواریدهای دریا
ناخن هایت را به رنگ دلم رنگ کن
امروز صبح دیگری ست
مطمئن باش من عاشق تو خواهم ماند
تا باز شب بیاید و
کهکشان راه شیری درون وجودت حلول کند
نزارقبانی
سرخط چشم به راهت ایستاده بودم
کجا ماندی ... نمیدانم
ولی چشم به جاده دوختم
شاید
من دچار بودم و تو مرا ناچار دیدی
فریبا صادقی
من
عادت کرده ام
هر صبح
قبل از باز شدن چشم هایم
دوستت داشته باشم
و برایم مهم نباشد که تو
درکجای این شهر شلوغ
به فراموش کردنم مشغول هستی
مینا آقازاده
تو را دوست دارم امّا
جای بعضی زخم ها
هیچ وقت کاملا پاک نمی شود
به جای این که بخواهی
قلب مرا تصرف کنی
به عمق جراحتی فکر کن
که در سینه ی من است
قبول کن
حضور بعضی آدم ها
هیچ وقت
کاملا
از دل ما پاک نمی شود
شهریار بهروز
شعر نسروده ی منی
پنهان میان لب هایم
تکثیر میشوی در من
با هر تپش
و باز جاری درون رگ هایم
ای انکه مرور خاطراتت
زیباترین تکرار دنیاست
به تکرار دوستت دارم
ساغر روحانی فر
جاده گفتی یعنی رفتن ؟
جاده یعنی تکرار همین واژه ؟
دریغ
دوست دانایم دانا باش
که حقیقت بس غمناکتر است
جاده رفتن نیست
که تو بتوانی با آسانی
چند کمند
سوی آفاقی چند
از پی صید ابعاد زمان اندازی
که به دام آری آهوهای می روم و خواهم رفت و خوا....
که به بند آری آهوهای چست زمان را
جاده رفتن نیست
جاده مصدر نیست
جاده تکرار یک صیغه ی غربت بار است
جاده یک صیغه که تکرارش
گردبادی است که با خود خواهد برد
که برد
هر چه برگ و بر باغ دل تو
هر چه بال و پر پروانه ی پندار مرا
جاده رفتن نیست
جاده طومار و نواری نه و جوباری
جاده یعنی رفت
رفت
رفت
همین
منوچهر آتشی