ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
تو را دوست دارم اما
جای بعضی زخمها
هیچوقت کاملا پاک نمیشود
به جای این که بخواهی
قلب مرا تصرف کنی
به عمق جراحتی فکر کن
که در سینه ی من است
شهریار بهروز
تو را دوست دارم اما
جای بعضی زخمها
هیچوقت کاملا پاک نمیشود
به جای این که بخواهی
قلب مرا تصرف کنی
به عمق جراحتی فکر کن
که در سینه ی من است
شهریار بهروز
تو را دوست دارم امّا
جای بعضی زخم ها
هیچ وقت کاملا پاک نمی شود
به جای این که بخواهی
قلب مرا تصرف کنی
به عمق جراحتی فکر کن
که در سینه ی من است
قبول کن
حضور بعضی آدم ها
هیچ وقت
کاملا
از دل ما پاک نمی شود
شهریار بهروز
ﺷﻌﺒﺪﻩ ﻧﯿﺴﺖ
ﺍﺻﻠﻦ ﺩﺳﺖ ﻣﻦ ﻧﯿﺴﺖ
ﭼﺎﻝ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺍﻓﺘﺪ ﮔﻮﻧﻪ ﺍﺕ
ﺑﻮﺳﻪ
ﺧﻮﺩﺵ ﺑﺮﻭﺯ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ
( ﺷﻬﺮﯾﺎﺭ ﺑﻬﺮﻭﺯ)