ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
چرا من اینگونهام
در دوردستها
جایی شاید
برف میبارد
سینه کوه سپید است
صدای کلاغی
روی شاخه درختی
خبر از شومی بدنهاد
میدهد انگار
و تنهایی
در این سپیدی موج میزند
اما جوانهای سبز
زیر این گستره سپید
به انتظار نشسته
جوانه عشق من و تو
تا سر بر کند
روزی
شاید
رو به آسمان آبی
آنگاه که زیر قطرههای باران
جشن بگیرد زندگی را
زندگی
تو
و
من
مهرداد درگاهی
اینجا هوا سرد است
ومن چه تنها پیراهن لحظه های دلتنگیم
را می تکانم
که جیب هایش پراز قافیه های با تو
بودن است
هوا اینجا سرد است
وشعرهایم یخ میزند از سردی نگاه تو
وقتی کودکان رویا
در سراشیب کوچه سرسره بازی میکنند
وفروشنده دوره گرد
با یک فنجان چایی داغ لخند میزند
زندکی را
من چه تنها وامروز هوا چه سرد تر
ٱینه ها یخ بسته
وماهی های سرخ حوض ٱبی حیاط
یک دیگر را در ٱغوش می کشند
واینجا بازهم هوا سرد است
ومن به انتظار هیاهوی کودکان کوچه
پرسه میزنم لحظه ها را
اینجا هوا سرد است
ومن چه تنها میتکانم
بغضهایم را ..........
ایرج بهرام نژاد
از خودت چیزی نگفتهای
هر چه هست
رازیست
که چشمانت
با ستارگان در میان گذاشته است.
زهرا محمدی
این روزها با دل تنگی هایم حرف میزنم!!!
گاهی لابه لای یک ورق ...
گاهی در خیال پر از بودنت
گاهی در میان خوابی پریشان
دل تنگی واژه ی آشنای این روزهایم شده و چه سخت روزهاییست!!!
چه دردمندانه احساسم دود می شود!!!
و من در مرگ تدریجی فصل احساس ها دست و پا میزنم!!!
آری پایان قصه ی غصه هایم بی تو بودن است
میثم نجفی