یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

در گلستان گلم دنبال گلی می‌گشتم

در گلستان گلم دنبال گلی می‌گشتم
که به ناگه گل سرخی به کنارم آمد
گفتم ای گل توجه کردی چنین سرخ شده ای
گفت سرخی من برای آن خداست
آنکه بر خاص و عام فرمانرواست
.
خالق من ایزد یکتا بود
ایزدی که ز بند ها رها بود

..................... حسین برزنونی

سلام،سلامی به گرمی گل های عاشق.

سلام،سلامی به گرمی گل های عاشق.
ولیکن در کنارش کم شقایق.

همان گل که به گرمی نامور شد.
ز گرمی خارهای را شعله ور شد .

کمی را در کنار آن شقایق.
بنشین تا که ببینی جام عاشق.

بیا اینجا که از ما شعله برخاست.
زهر برگ آتشی بر این گل بر افراخته.

که می داند که با گل بودنم چیست.
که می داند که آن عشق و صفا چیست.


حسین برزنونی