ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
کوچه ها را دوست دارم
و جای پای تو را
وقتی که...
بادها می آیند
و می برند با خودشان...
جای پای های تو را...
آرامش مرا...
وقتی آرامشم تو بودیℳ!
آذر زمانی*جای پای تو*
باید که تـ♥ـو باشی و تـ♥ـو باشی و تـ♥ـو باشی
تا در دل تاریک شبم نور بپاشی
باید که تـ♥ـو باشی و بمانی بکنارم
چشمان تـ♥ـو مانند گل و ترمه و کاشی
باید که تـ♥ـو باشی کهمـ♡ـن آ را م بگیرم
اینجا چه غریبم تـ♥ـو اگـر یار نباشی
باید که تـ♥ـو باشی و تمام غزلم را
تا قاب بگیری بگذاری لب کاشی
باید که تـ♥ـو ابر باشی و باری به سر مـ♡ـن
مـ♡ـن باشم و یک مرد غریب و دل ناشی
باید که تـ♥ـو باشی تـ♥ـو ای عشق همیشه
در خانه ی تنگ دلمـ♡ـن بلکه تـ♥ـو جا شی
تا مرغ دلم بر لب بام تـ♥ـو نشیند
باید که تـ♥ـو باشی و تـ♥ـو باشی و تـ♥ـو باشی ℳ
آذر زمانی