یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

تاکِی به سر بریم همه در انتظارِ تو؟

تاکِی به سر بریم همه در انتظارِ تو؟
ای قلبِ عاشقان،همگی در مدارِ تو.

قلبم برای دیدنِ تو شور می‌زند
تا زخمه ی خیال،کُند آهنگِ تار تو.

پنهان شدی زدیده ی ما لیک تا به کِی
باشیم چنین دیده به راه وخمار تو.؟

هجرت به باغِ سبزِ دلم زد خزانِ غم
باز آ که پر شکوفه شود از بهارِ تو.

ما را سَری ست،پر ز معمای انتظار
گشتیم اسیرو دربه در و بیقرارِ تو.

بس جمعه هاکه بی تو به سرشدولی هنوز
ما منتظر نشسته همه در قرارِ تو.

آید برون ز سینه ی(پرویز) این سخن
تا کِی به‌سر بریم همه در انتظارِ تو...

پرویز مهرابی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد