یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

با نام خدا گفتم و دست بر قلم شدم

با نام خدا گفتم و دست بر قلم شدم
هزار کار بی او زدم این بار با او شدم
با نام خدا آغاز کردم کار امروزم را
تا دیروز بر دیگر امید امروز با یار شدم
.......
به کسی راز دل نگویید هر کس محرم راز نیست
به کسی دل نبندید هر کسی دلبند آواز نیست
با نام و یاد خدا قلم بر سندان و پتک بر ایمان
به کسی طعنه زنید که عمریست لایق ساز نیست

........
شاید برای دل من هم همدلی اشتباه بود
شاید در باغچه علفهای هرز یک دنیا بود
شاید دزدان شب باغ به غارت گلها آمدند
گناه دل باغبان چیست که باغ زیبا بود
.........
ما نوکران باده مستیم که عشق بازی میکنیم
آواز ساز شنیده ایم و با اتش دل بازی میکنیم
رندان به می طعنه میزنند و ما به می دلخوشیم
عمری به می دلخوش کرد ایم با می بازی میکنیم


سیاوش دریابار

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد