یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

بعد از رفتنت.....

بعد از رفتنت.....

چو مرغ نیمه سر بریده ام...ِ

فواره میکند ز گلوی دریده ام...

تمام لحظه های با تو بودنم...

آنقدرها رقص کنان..!

به در و دیوار بی کسی خورده ام..

که فراموش گشته..

سرِ نیمه به تن افتاده ام ..

فریادها از گلویم دگر نمی آید..

ز بس که بغضهای ستم..

به گلویم فشرده ام..

به انتظار باچشم به خون خفته..

به کنج دیوار غم خزیده ام ..

تا کی شود که برآید جان...

ز تن خسته و خون آلوده ام..؟!

مجید جاوید

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد