یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

به‌ جز اینکه دلتنگم

به‌ جز اینکه دلتنگم

و قلبم را با آهنگی غمگین خوابانده‌ام،

به‌جز اینکه دلتنگم

و حنجره‌ام را از آوازی محزون عبور داده‌ام،

به‌جز اینکه دلتنگم

و دست‌هایم را در خلائی مشکوک از دست داده‌ام...

دلتنگم...

و صدایی که نمی‌شنوید

هق‌هق دور شدهء زنی رفته است

و اشکی که نمی‌بینید

خاطرهء پاک‌شدهء بلوغِ دستمال‌هاست

حالا سال‌هاست

که دلتنگی‌ عضوی از بدنم شده‌است

با آن راه می روم

حرف می زنم

می بینم

می شنوم

و فکر می کنم به اینکه

چقدر رفته‌ای؟

چقدر؟! . . . .

 

ستاره جواد زاده

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد