یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

شرطی کردی دل

شرطی
کردی
دل
و
بریدی
و
سرخی
خون
دیدی
و
نخریدی
شاید
از
سکه
قلب
خود
ترسیدی!


پرشنگ بابایی

از لب های گلی و کفش های گِلی

از لب های
گلی
و
کفش های
گِلی
دلش
دانستم
از باغ
بارانی
انار
گریخته

و
قانون دزدی
نشکسته!

پرشنگ بابایی

چوب خطت چون دلم پراست

چوب خطت
چون
دلم
پراست
اما
آن
به
بدهکاری
واین
به
طلبکاری !


پرشنگ بابایی

کسی را به تنهاییم دعوت نمی کنم

کسی را
به
تنهاییم
دعوت نمی کنم
آخر
خلوت عاشقانه
چون
بزمگاه شاهانه
جای
دلقک ها نیست.


پرشنگ بابایی

جور عشق تو

جور عشق تو
کم
از
جفای
جبارنیست
هردو
نازک شکنند
گوهر
و
سنگ خارا.


پرشنگ بابایی

یادت با شب تبانی کرده

یادت
با شب
تبانی کرده
تا در
تاریکی با
شمشیر غم
بریزند
خون دل را !


پرشنگ بابایی

در دیوان محاسبات دل

در
دیوان
محاسبات دل
دیوانه ها
حساب شان
از عاقلان
پاک تراست
سینه عاشفان
از مومنان
چاک تراست
جای تیر
خویشان
از بیگانگان
دردناک تراست.

پرشنگ بابایی

کاش نیش وکنایه چون پند و نصیحت بی اثر بود

کاش
نیش وکنایه
چون
پند و نصیحت
بی اثر بود
و
جان از
تلخ کینه
بی خبربود
درآن وادی
که
عقل فرمانرواست
تدبیر توطئه
در به در بود
آسانی نیست
درمملکت عشق
کاش دل
از سنگ
سنگ تر بود.


پرشنگ بابایی