یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

دستم و پایم میلرزد

دستم و پایم میلرزد
تپش قلب امانم نمیدهد
اشکم جاریست
چیزی از کسی پنهان نمانده
نفسم به شماره افتاده

آری.....
کسی که هرگز امیدی به آمدنش نبود
روبرویم ایستاده
تمام قد....


مژگان مهرنگ

دیدی؟ شکسته بالم

دیدی؟ شکسته بالم
اما چه بی خیالم
چون...
آنکس ک نردبان داد
بازم دهد مجالم


مژگان مهرنگ

گمونم دیگه حرفی نیست جدایی بینمون افتاد

گمونم دیگه حرفی نیست جدایی بینمون افتاد
کسی ک عاشقش بودم دیگه از چشم من افتاد
دیگه از چشم من افتاد
کجای کار من بد بود ک رفتی و خطا کردی
دیگه برگشتنت دیره نگو ک اشتبا کردی
نگو ک اشتبا کردی
برام سخته ک تنهایی همه این راه و برگردم
سفر با تو تا اینجا بود چقد من اشتبا
کردم
اگه تقدیر دستم بود پر پرواز و میشکستم
برای دیدننت باید درارو روت می‌بستم درارو روت میبستم

مژگان مهرنگ