ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
هنوزم بیادت قدم میزنم
تو اون کوچه ای که قدممیزدیم
کنارهمون بید مجنون خشک
که از عشقمون گاه دم میزدیم
عجب لحظه ای،لحظه ی دیدنت
از اون دورها برق خندیدنت
از اون لحظه های پر از وسوسه
پر ازخواهش گرم بوسیدنت
تو شاید فراموش کردی ولی
هنوز جای اشکت روی شونمه
هنوز دست سردت رو حس میکنم
ببین شاهدش خیسی گونمه
حالا دیگه اونروزها خاطرست
حالا دیگه رفته فراموش کن
بهم گفته بودی امیدم تویی
چراغ امیدت رو خاموش کن
هنوزم بیادت قدم میزنم
ببین جای تو پیش من خالیه
ولی کوچه و بید مجنون خشک
کنار همن ،حسشون عالیه
مهدی وطن مهر
راه بسیارست و پر پیچست و خم
کوچه های دلکش اما وقت کم
اینطرف جوی ست و آن سو باغ مو
اینطرف شادی و آن سو هست غم
تا بخواهی کوچه ها را پس زنی
دم بیاید لیک سختست باز دم
پس غنیمت دان وقت ای ناسپاس
تانگردد پشت تو از غم،خم
اسب رفتن زین کن و از ره مترس
لیک آرام ...تا نگردد اسب رم
مهدی وطن مهر