ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
از چشم به چشمه میچشم چلچهات را
چون چشمکشی، چانه بری، چهرهکُشانی؟
من از تب و در بیخبرت خواب ندارم
ای یار خرامیدهی من، خانه کجایی؟
صبرم که به سر نامده از راهبه بویت
سرد است و منم آتش شوقت که شمایی
سبزا که قسم به سبزیات راست
من در بغلش سبزم و خشکیده کمایی
حقا که قسم به حقیات خواست
شمش است و منم سارق قومت که خدایی
در حصر و ستایش ز خدایم به شمایم
او رفت و منم منتظرش سجده کنانی
صد نامه فرستادم و دانم که بخوانی
پس از قلم گیج و کجم است که جدایی
بنهفتم و خفتم ز همه از نفس تو
نظم از نی من رفت و بگفتم که بیایی
علی عالیخانی