ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
بیشتر از یک زن است یار وفادار توست
در خوشی و ناخوشی عاشق دیدار توست
در ره توفیق تو گذشته از هر چه هست
بیشتر از آنچه در حیطه پندار توست
دل نگران تو در هر کژی و راستی
سخره نبینی از او محرم اسرار توست
پای به پای تو در کودکی و در شباب
در حضر و در سفر مونس و غمخوار توست
بر سر راهت چو باز نشسته با چشم باز
تا که نبینی گزند همیشه بیدار توست
در صدفی از حیا مظهر لطف خداست
پرتوی از مهر او مهر گهر بار توست
ای همه هستی ام هستی ام از هست توست
جای تو در دل بود دلی که بیمار توست
علی اکبر نشوه
به نام آنکه دل را مبتلا ساخت
گرفتار غم عشق ولا ساخت
غم او را ز شادی کرد لبریز
دوای درد او را کربلا ساخت
علی اکبر نشوه
در گوش دلت خواند و تو باور کردی
در خلوت دلفریب او سر کردی
مشتاق لب تو تا سحر می مانم
شاید هوس ساقی و ساغر کردی
علی اکبر نشوه
این کودک رعنا را آزاد کن آزاده
بگذار رها باشد بی دوز و کلک ساده
بگذار درونت را تصویر کند روشن
بگذار خودت باشی آزاده و افتاده
علی اکبر نشوه