یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

آوازی عاشقانه وُ ، معصوم

آوازی عاشقانه وُ ، معصوم
برلبِ آن سویِ دیوار
آوازی درانتهایِ تنهاییِ لب هایِ گُل سرخ
آوازی شکفته از دیروز
شکوفه ای غمگین از صدایِ سنگ
نمایی نزدیک ؟ از
عالیجنابِ گوشه گیر
عالیجنابِ ستاره هایِ زندانی
نمایِ دور
روبوسی ...دردست شوییِ سللولِ آخری

قویی سپید ... ازدیروز
پنج دقیقه آفتاب ، اجازۀ کلید
پنج دقیقه ... دیدار
با ... شکوهِ ، اشک هایِ شکوفه هایِ درباران
تبسّمی سیاه ، برلبِ ،لاله هایِ باژگون
که ، با دست هایِ بوسه هایِ تو پاک می کنم

... راضی ، به زحمتِ
دست هایِ گُل هایِ نسترن که نبودیم
راضی به زحمتِ دیوار ...


فریدون ناصرخانی کرمانشاهی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد