ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
بی تو اواز من پر دردو پر سوز
براید ناله ام ازدل شب وروز
بی تو دل قصه غم ساز کرده
حدیث عشق می خواند شب وروز
دوچشمانت به جانم اتش افروخت
قبای عاشقی برقامتم دوخت
ولی هیهات ازاین درد جدائی
دل بیچاره را اتش زدو سوخت
من اینجا وتواونجا ره درازه
حدیث عشقمون سوز وگدازه
سیه چشمم توکل بر خدا کن
غم بیچاره گان را چاره سازه
خداوندا مرا چون افریدی
سیه بخت و پریشون افریدی
سرو سامون ندادی بنده ات را
مرا غمگین ومجنون افریدی
مریم مرادی
تورا من چشم به راهم
تا بیایی و بگویی از چشمانم افتاده ای
تا من خرامان خرامان،شادوخندان،دلخوش شوم که روزی در چشمان تو جا داشته ام.
یلداخستو
به نام خداوند عشق.
شدست دامن دل پُر ز انتظااااااار بیا
سِرِشک شوق به چشمانِ بی قرار بیا
بیا به جبههی یاران به دشت رزم و شکار
بیا و دشمن دون را بکن شکااااااااار بیا
بیاکه دولت شیطان شدست ازهمه سَر
بیا ز غربت وحشی بکش دمااااااااار بیا
بیا تو وارث خونهای دشت کربُبلا
برای حرمت خونهای دشت یار بیا
شُکوه ساحل دریاااااای انتظار تویی
همای عشق و صفایی تویی نگار بیا
به رأی حوصله کردم نظر به جانب عشق
تو راست دیده نظر عشق شاهواااار بیا
بیا و مِهر ببخش ای شفای دیده و دل
شفای درد ضعیفااااان به این دیار بیا
وضوی عشق تو داریم و هم دعا بر لب
بیا به خاطر چشماااااااااان اشکبار بیا
بیا بیا که بریزیم گل به پای تو عشق
سبد سبد گلِ گل های چون بهار بیا
بیا ز پرده برون ماهتاب هر شب ما
بتاب و هم بده بر ما تو اعتباااار بیا
بیا تو حافط قرآن که جان شود همه شوق
بیا به پااااااااااااااکی کوثر شکوفه وار بیا
صفای هر دل مستی تویی، تو فاتِحِ عشق
بیا عزیز عزیزاااااااااااااااااااانِ بی شمار بیا.
اللهم عجل لولیک الفرج.
ولی اله فتحی
آن لحظه که حسرت مرا هی دار میزد
بر قامتم برگ صنوبر زار میزد
شاید که هر دو خسته ی یک راه بودیم
چون هر نگاهش در نگاهم جار میزد
آن شب دلم دریاچهای از موج خون بود
شاید خدا پارو به نام یار می زد
شاید تمام مشق همزادم غلط بود
این شبهه بر وجدان من هشدار میزد
هر لحظه در افکار خود پیچیدم از درد
گویی که در پیله مرا یک مار میزد
پروانه آجورلو
چقدر ماهی ، چه نیکو دلبری تو
هزاران آفرین ، بس احسنی تو
نباشد چون تویی همتا و همسان
به مَه رویان عالم سروری تو
میلاد با سعادت پیامبر مهربانی ها
و ششمین اختر تابناک امامت بر عموم مسلمین جهان مبارک
کلثوم پیکرستان
وقتی که رویای وصالش باورم شد
شب زنده داری باغمش هم بسترم شد
هر دم تماشا کرده ام زیبایی اش را
در چشم هایی که بهار دیگرم شد
درتاروپودم پیله ی شب را شکستم
شوقش دوباره دردلم بال و پرم شد
با گیسوانش صبحدم ، در باد رقصان
درپیچ وخم چون پیچکی نیلوفرم شد
هنگام دیدارش سحر ،هر قطره باران
چون بی قراری های رویای ، ترم شد
ارسلان رشیدی