ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
گو با نگار ما که منِ بی تو در بهشت
طعم عذاب جهنمیان را چشیده ام
علی کسرائی
وقتی که با آن آهنگ قدیمی
برای لحظه های تنهایی ات
با درختان صنوبر میرقصیدی
بعد از آن روز
فهمیدم که درختان
از زمین خوردنشان برای ساز شدن
هر لحظه راضی تر میشدند
علیرضا پورکریمی
مهربان باش در این گنبد دَوّار عزیز
تو بکن نیکی و در دجله معروف بریز
آن خدایی که تو را داند و هر دم بیند
وقت مشکل همه را از بُن و از تَه چیند
غلامرضا خجسته
چندی به کودکی و دوستانه بگذشته
در خواب وخیال ومشق ومدرسه بگذشته
از کودکی ودوستی وخواب وخیال
امروزمانده هاله ای ازخاطره بگذشته
عبدالمجید پرهیز کار
هی رفت و آمد میکنم
در مرز خیال و خاطره
شب را میرسانم تا به صبح
با چشمهای خسته از
خوابهای خیس و باطله
تنهایی بود زهر مدام
وقتی که بودم
در میان جمع بیفاصله
لحظهها را جمع ساختم
از برای سرخوشی
لیک جمع زندگی بیحاصله
فاش گویم
معبری تاریک بود
کوچه تنگ دلم
که تو آمدی و
روشن ساختی
مهرداد درگاهی
کنون که دفتر ایام پر ز خاطره گشته
امید به وصل تو، به باد فنا رفته
غبار خاطره ات رابه آب دیده شویم
خط غبار تو آخرین خط منه
برو که خاطره ات را میان خاطره جویم
در آن دشت خزان با پای خسته
درخت قامت عشقم زهجر روی توخم شد
اسیر دام بلا را آفیت باشد به چه
در پی تو گشتم به هربرزن و کوهی
بر هر شاخه بدیدم جغدی نشسته
به خیال سخن از وصل تو گفتم
حیف از این عمری،که بر باد رفته
رامین آزادبخت