یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

در کوی خوشبختی جائی برای ما نباشد

در کوی خوشبختی جائی برای ما نباشد
تقدیر این چنین است سنگ بنا نهادند
رفتم که بر بگیرم شوری ز شور بختی
گفتند طالع است از ابتدا نهادند
رفتم لبان دریا نوشم آبی ز لعلش
خشکید یا سراب است آبنما نهادند
آهی مکن شکایت از بخت وچرخ گردون
کار ازل در آفرینش روزی قضا نهادند

عبدالمجید پرهیز کار

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد