یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

وقتی که نگاهت به دلم تیر فنا می زد و می رفت

وقتی که نگاهت به دلم تیر فنا می زد و می رفت
من ماندم و بعضی که خودش جام بلا می شد و می رفت
افسانه ی تلخی که برایم تو نوشتی
قصه اش قصه ی آن مرغ حزین است که تنها شد و می رفت
آن نامه که تو،با قلم عشق نوشتی
نامه اش نامه ی تلخی ست که:تا:می شد و می رفت

خدیجه سعیدی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد