یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

بی تو هر روز برایم چو شبی تا دیر است

بی تو هر روز برایم چو شبی تا دیر است
دل بجا مانده سر  ِ کوی تو وُ درگیر است

حکم دادی به پریدن وَ ندیدی که دلم
زخمی از عشق تو در دست کمی تعمیر است

قاصد آورده خبر ذره ای از عشق  ِ تو بر
روی دیوار دلم حکم یکی تصویر است

چشم  ِ پُر حسرت من پشت سرت بر ره ماند
دل ِ وامانده از این عشق که بی تقصیر است

دل بسوزانی و همراه شوی گاه گُدار
به نظر عاشقی این نیست ، بسی تکفیر است

تحفه ای بهتر از این زخم که بر جانم خورد
نیست چیزی ز تو وُ عشق وَ این تقدیر است

فریما محمودی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد