یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

فرار مکن تو از من بدان وفا ترین بودم

فرار مکن تو از من بدان وفا ترین بودم
همیشه به عشقت بدان صفا ترین بودم
فرار مکن تو از من دل شکسته ای دارم
شکسته انددل من دلا جوان ترین بودم
فرار مکن تو از من به دست روزگار کین
تو بسته ای دل من دلا شفا ترین بودم
شنیده ای تو سخن که عاشقی درد است
خطا نکرده بودم دلا وفاترین ترین بودم
بجاست که ببوسمت از خم دو ابرویت
صدف توغنچه کن و دلا به جاترین بودم
فرار مکن تو از من که چوخورشید از ماه
بخواب شمس و قمر منم نواترین بودم
طلسم کائنات دلم بدست و دیده توست
بخوان تو کائنات منی منم بلا ترین بودم
بمان به باغ سخن شکوفه ها چه شدند
بگو سپیده بخوان منم فرا ترین بودم

علی جعفری

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد