یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

در دلم روزنه ای مانده , تورا می بینم

در دلم روزنه ای مانده , تورا می بینم
من به چشمان تو و چشم جهان بدبیننم

گفته بودی که مرا سخت در آغوش کشی
در حصار تن تو مرتدم و بی دینم

سخت دیوانه ام از دیدن گل پونه ی دشت
از همین فاصله از بوی تو عطر آگینم

سعی کردم که تو را از سر خود بازکنم
سعی کردم وَ از این سعی چه شرم آگینم

ماه زیبای شبم هوبره ی چشم قشنگ
موی تو دین من و چشم تو هم آیینم

یوسفم کز کرمت باز به زندان رفته
رفتم اما به امان خواهی تان یاسینم

من به حبس تن تو تا به عدم میمانم
من به رنگ غزلت تا به ابد آذینم

شده ای سوره ی حمدم که تو را می‌خوانم
ای خدای دل من منتظر آمینم

عهد کردم که تو را آورمت باز بدست
در دلم روزنه ای مانده , تو را میبینم


مهرداد آرا

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد