یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

با تو او تاج تار با من بودی او بوسه دار

با تو او تاج تار با من بودی او بوسه دار
گفتا طلب کن جان من بخشم همه ملکم به تو
دار و ندارم بر تو باد داغ بوسه ای کن جان نثار
اشعار جان سوز کن روا از خاندان و جنگها
من دهم تاجت تو را سطان خلوت شو مرا
باغ خزارم کن بهار چون تو بدانی سر و کار
فن تو فنی پارسی تکنیک تو در راستی
فاش مکن اسرارمان تا غیر نداند کارمان
تا که نمردم تو بگو چارلز پی برد برعشقمان
اینجا نشین و اینجا نواز روباه پیری رقص آر
استاد تنبک را نواز آهسته نه مجنون وار
تو اژدهایی ای عزیز چشم حسودان کور باد
افسانه ای یا قصه ای آتش به پیشت مرده ای
گفت و خربزه ای از مکر کرد بر دهان گربه در نهان


عباس امن زاده شالقونی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد