یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

ترا شبی دیر باور

ترا شبی دیر باور
از اعماق دل ِ نی زارهای عشق
خواستم

و با نسیم تلخ ِ جان
زیر باران...
دور از ماه شهر ِ نور
به تنهایی برایت ماندم

دنیایت
بی نهایت خالی از خاطره شد
ستاره ها آه می کشند
در آنسوی ماه
و من ِ دیر باور
از شب
بی خبر سرازیر شدم

ترا
به رویای پگاه ِ دلم
به دریای آبی چشمم
عاشقانه نقش زدم

عشق تو
پنهان بارید
به خلوت ِ احساسم
بر بستر سکوت ِ تلخم

تا پرگار ِ دلتنگی
روز و شب بهانه ای شود
برای نوازش گل های
باغچه ِ سردت

و من
مثل ِ کبوتری گیج
بر بام ِ خانه ات عاشقانه
پرواز می کنم
هم خانه بی پناهم ...!!

محبوبه برونی

نظرات 1 + ارسال نظر
علیرضا سه‌شنبه 17 آبان‌ماه سال 1401 ساعت 09:06 https://malikhulia.blogsky.com/

تو را من چشم در راهم

شباهنگام

که می گیرند در شاخ تَلاجَن سایه ها رنگ سیاهی

وزان دلخستگانت راست اندوهی فراهم

نیما یوشیج

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد