یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

چانه که در چانه هایش می نشست

چانه که در چانه هایش
می نشست
قلبم می دوید
که بر لب هایش
زودتر بنشیند


لیلادهقان

بهار من..،

بهار من..،
بیا و میان قطره اشک های چکیده بر
ورق های تقویم کهنسالم
همچون شبنم شکوفه کن
دیر گاهی ست..؛
که پنجره ها را گشوده ام برای نوازشِ دستانت
و شکل خنده اَت را کشیده ام
ما بین سطرهای خطوط پیشانی اَم
تا بیایی و غم های دلم
به دست فراموشی سپرده شوند!


مرتضی سنجری

هم‌پای بارشِ برفِ شبانه

هم‌پای بارشِ برفِ شبانه
در خلوتِ کم‌نورِ خیابان
پیرزن رنجور با دستانی یخ‌زده
دستکش می‌فروشد


نازنین لقائی

در سپیدی خاطره

در سپیدی خاطره
می‌بارد
برف عشق

عبدالعظیم_خویی

ابرها می‌بارند و می‌بارند از دورترین‌ فاصله‌ها

ابرها می‌بارند و می‌بارند
از دورترین‌ فاصله‌ها
دست از جان کشیده‌اند و
هر چه داشته‌اند، آورده‌اند
دلگیر!
زمین‌گیر!
دریا عاشق نمی‌شود...
سمانه فربد