ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
بیا در کنارم باش
تا از عطر نگاهت
مست شوم.
بیا با من باش
تا در عالم چشمانت
هست شوم.
بیا در من باش
تا در دریای وجودت
غرق شوم.
بیا در برم باش
تا در آتش احساست
خاکستر شوم.
بیا در آغوشم
تا ببخشم همه ی خود را
به بوسه ی لب هایت.
بیا در بستر خیالم
تا بشویم گناهِ را
در آبشار دست هایت.
بیا به دشت سینه ام
تا به خاک بسپارم
کوزه ی شکسته ی عطش را
در گلزار سینه ات.
بیا ای پریزاد رویاهای شیرین من.
بیا با هم
دو بال پرواز شویم
در آسمان آبی عشق.
بیا یکی شویم با هم
در هزاران افسانه ی رفته از یاد.
بیا یک روح شویم در هزار
در بوستان خشک نشسته بر باد.
بیا تا گره زنیم نفس هامان را
در زیر باران نهفته در تندباد.
بیا با من باش.
بیا...بیا...
عبدالمجیدحیاتی