یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

مخواه از تو بگذرم، تو خود میانِ خواب هم

مخواه از تو بگذرم، تو خود میانِ خواب هم
رها نمی‌کنی مرا، چگونه من رها کنم؟

یاسر_قنبرلو

زمین خلاصه ای از چشم آسمانی توست

زمین خلاصه ای از چشم آسمانی توست

غزل برآمده از بازی زبانی توست

نه اندونزی و ژاپن، نه بم، نه هائیتی

تکان دهنده ترین صحنه، شعرخوانی توست

کمی نخند، کمی دور شو، کمی بد باش

که هرچه می کشم از دست مهربانی توست

هرآنچه را بفروشم نمی رسد وسعم

به خنده ی تو که سوغات دامغانی توست

بلوغ زود رسم علت کهولت نیست

اگر که پیر شدم مشکل از جوانیِ توست

دو سال می گذرد من هنوز سربازم

وظیفه ی شب و روزم ندیده بانی توست

- یاسر قنبرلو

از آن روزی که آرام از کنارم رَد شدی رفتی

از آن روزی که آرام از کنارم رَد شدی رفتی‌
پذیرفتم برای خواب دیدن؛ خواب لازم نیست!‌

یاسر_قنبرلو

بگو چگونه می‌بَری دلِ مرا

بگو چگونه می‌بَری دلِ مرا
در این زمان
که باد هم نمی‌بَرد
کُلاهِ خسته‌ی مرا

یاسر قنبرلو

کاش جای بوسه‌اش می‌ماند بر پیشانی‌ام

کاش جای بوسه‌اش می‌ماند بر پیشانی‌ام

یاسر_قنبرلو

شعر را صرف همین عشق ِ پریشان کردی

شعر را صرف همین عشق ِ پریشان کردی

همه ی زندگی ات را سپر ِ آن کردی

دوستش داری و پیداست که پنهان کردی

دل من! هرچه غلط بود فراوان کردی ...

#یاسر_قنبرلو