ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
در شطرنج زندگی
من سربازی جان بر کفم
تو شاه، مثل همیشه ماه
من می جنگم،زخم می خورم
من از گود " کیش " می شوم
تو "مات" لبخندِ وزیر می شوی
کاش می دانستم سرباز،باید عاشق اسب ها باشد
مات شدن،کاری شاهانه است
نیماهوشمند
از بچگی جغرافیایم خوب نبود
از وقتی گمش کردم
تمام کوچه های دنیا را می شناسم
شما که شعرم را می خوانید / بله با شمام
تو هم از هر کوچه هزار بار رد شوی
جفرافیایت خوب خواهد شد
نیماهوشمند
بانوی بارانی
پالتویت را بپوش
به خیابان بزن
تا باران ببارد
رودخانه ها خشک شده اند
دلم هوای ماهیگیری کرده
نیما هوشمند
بارانی،پر از رعد و برق
گاهی آفتابی
زندگی مثل لبان توست
گاهی برایم می خندد
گاهی اخم می کند
عاقبت هم نفهمیدم
تو،زندگی هستی
یا
زندگی خودِ توست !؟
نیماهوشمند
معجزه یعنی دستان تو
دست می کشی توی موهایم
تمام سرگیجه هایم خوب می شود
افسانه یعنی لب های تو
در تمام شعرها موج می زند
تو می خندی
دنیا به رقص می آید
شاعر یعنی چشمان تو
هر ثانیه پر می شود از غزل
تو هر چی هستی باش
فقط باش در لحظه هایم،همین
نیماهوشمند