ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
زیباترین زیبای من ، هر شب تویی رویای من
من در تو پنهان می شوم تو آشکاری جای من
زلفت مثال ریسمان زنجیر شد در پای من
وقتی دراین عالم شدی هم دین و هم دنیای من
دیروز نه امروز بود گفتی تویی فردای من
حالا چرا دل بسته ای بر یار دیگر وای من
من ساحلی طوفانی ام خون شد دل دریای من
دیگر نمی بینی مرا تا بشنوی آوای من
محمود مقامی
نیمه ی گمشده ام خسته ام از تنهایی
روزها می گذرد کی به سراغم آیی
بسکه دیدم دگران مونس و همدم دارند
غمی آمد که چرا نیست مرا هم پایی
هرکه آمد به سراغم پی سرگرمی بود
حال خود ساز نماید که چه خوش آوایی
حیف تنها سپری شد همه ی زندگیم
مثل آن خانه به دوشم که ندارد جایی
کاش آن نیمه که گم کرده ام از در آید
من چو آدم شوم و او بشود حَوّایی
محمود مقامی
لحظه ها درگذر اما همه در خواب اسیر
مات وسرگشته وبی تاب به دنبال مسیر
همه تبعید ز جنت شده و خار و حقیر
پا نهادیم به این عالم خاکی چو اسیر
ما به دنبال چه هستیم دراین عالم پیر؟
که دگر مهر نمانده به دل خرد و کبیر
وای افسوس که آخر بکشد ما را زیر
مثل آهو که ندارد خبر از پنجه ی شیر
چشم بگشا به کجا میروی آخر تو رفیق
که سرازیر شدی باز در این چاه عمیق
قدراین ثانیه ها را تو بدان همچو عقیق
تا پشیمان نشوی پیش خداوند صدیق
گو توکلت علی الله به امید خدا
تا شود شر و بدی تا به ابد ازتو جدا
محمود مقامی
گُل خوشبوی قشنگم به رُخت می نازم
محو رویت شده ام دل به دلت می بازم
گرچه از مال و منال هیچ ندارم به کفم
قصری از عشق برای دل تو می سازم
بین ما فاصله گر هست هزاران فرسنگ
گوشِ جان ساز کنی می شنوی آوازم
صنما ماه تویی شب به سراغم باز آی
گربه پایان رسد این عمر تویی آغازم
محمود مقامی