یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

چه شود صدا کنم نام تو را به هر زبان؟

چه شود صدا کنم نام تو را به هر زبان؟
چه شود فدا کنم دین و دل خود به عیان؟

چه شود ناز کشم نیمه شبی تا به سحر؟
چه شود باز کنم روزه به بوسه در اذان؟

مجید مصطفوی

دلم برای انارها تنگ است

دلم برای انارها تنگ است

برای دانه‌های‌ سرخ و سفید

یاقوت‌های‌ عاشق

منتظرم تا برگ‌ها زرد شوند

تا انارها سرخ شوند

و پاییز بیاید و همه ی عاشق شوند

پاییز بیاید و دلتنگی من شاید

با همه ی‌ برگ‌های‌ خزان زده

کم کم بریزد

مجید مصطفوی