یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

سلام خدایا

سلام خدایا
همه در سلول های زندان خوابیده اند
چرا کسی نمی آید؟
چرا کسی به آسمان نمی نگرد
چرا به تاریکی و ذلت خو کرده اند
پرستوها در حال ستایش
از شرق به غرب
چرا هیچ کس نیست
چرا چشمی نمی نگرد
همه در سلول های تاریک خود خزیده اند


سیدحسین احمدی

سلام خدایا بهار شده

سلام خدایا
بهار شده
و آسمان پر از پرستوهای بازیگوش
صدای ستایششان
زنده میکند گوش های آماده شنیدن را
و صدای سکوت انسانهای خاموش
خاموش از ستایش حق
می میراند قلب های سردشان را


سیدحسین احمدی

سلام خدایا

سلام خدایا
بی تابم
بی تاب تر از گنجشکی که قلبش می تپد در غروب
بی تاب تر از برگ های درختانی که می لرزند در باد

بی تاب
بی تاب تر از دستانی که در غروب
خورشید را پنهان میکنند
بی تابم
در طلوع و غروب
خدایا بی تاب تو
می فهمی؟
بی تاب ستایش تو
خدایا

سیدحسین احمدی