یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

دور سرم پیچ کمی از کلاف عشق

دور سرم پیچ کمی از کلاف عشق
چون میشود همیشه به قلبم اضافه عشق

از قصه های عاشق و معشوق خوانده ام
صد دل پریش عشق و سری هم کلافه... عشق

بی بهره است و باده کوثر نمیخورد
آنکس که میزند فقط از عشق لاف عشق

دست خودم نبوده اگر ریخت آبرو...
من شهره ام به ساکتی ام... بر خلاف عشق

جان میستاند از همه چشمان ساقی و
آماده ام که جان بدهم در مصاف عشق

زایل شدست عقلم از این رو که عاشقم
بی عقلی است اگر بروی کوه قاف عشق

دشمن ز چشم بسته تو خوف میکند
کافر کش است تیغ علی در غلاف عشق

سروش وطن پور