یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

زمستان دارد به بهار برمی گردد

زمستان دارد

به بهار برمی گردد

شاید تو هم به من بازگشتی

ولی دیگر

سیاهی به موهایم بر نمی گردد

و عشق

هر چقدر هم شعبده بازِ ماهری باشد


نمی تواند اندوه را

در دست هایش غیب کند

و شادی را

از کلاهش بیرون بیاورد...!

نسترن وثوقی

از تو حرف میزنم

از تو حرف میزنم
چنان نوبرانه میشوم
که بهار هم
دهانش آب می افتد...

همه‌چیز از نبودن تو حکایت می‌کند

همه‌چیز
از نبودن تو حکایت می‌کند
به جز دلم
که همچون دانه‌ای در تاریکی خاک
در انتظار بهار می‌تپد،
تو بر می‌گردی،
می‌دانم...

زمستان دارد به بهار برمی گردد

زمستان دارد

به بهار برمی گردد

شاید تو هم به من بازگشتی

ولی دیگر

سیاهی به موهایم بر نمی گردد

و عشق

هر چقدر هم شعبده بازِ ماهری باشد

نمی تواند اندوه را

در دست هایش غیب کند

و شادی را

از کلاهش بیرون بیاورد...!

نسترن وثوقی