یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

چه بی اندازه دلگیرم از این دنیای آشفته

چه بی اندازه دلگیرم از این دنیای آشفته
که جز غم در سرای سینه مهمانی نمی بینم
زمین با این همه وسعت شبیه تنگ ماهی ها
دراین وادیِ بی حاصل گلستانی نمی بینم
مسیر زندگی هامان پر از آشوبِ پی در پی
که در برزخ گرفتاریم و پایانی نمی بینم
پر از بغضیم و خسته از نگاه سرد غم هردم
که دیگر در تن آدم دل و جانی نمی بینم
خزان گردید و رفت از دستِ ما امید بودن ها
دراین دشت پر از اندوه ریحانی نمی بینم


لیدانظری

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد