ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
به تماشا سوگند
پرواز خواهید کرد،
نه بر بالهای عادت،
بلکه بر جریان خاموش رؤیاها،
بر مدارِ بیوزنِ روشنی،
در فراسوی مرزهای دیده و نادیده.
زمین، با دامنی سبز از رؤیا،
چشمانتظار گامهای بیقرار شماست؛
و نسیمی که هنوز
در بینامی سرگردان است،
به پیشوازتان میآید،
چنان که گویی هرگز بازنخواهید گشت.
پرستوها، پیامبران کوچاند،
رهگذرانِ بیقرار فصلها،
که در بیانتهاترین آبی غرق میشوند
و از یاد میبرند که روزی
بر شاخهای سبز آرمیده بودند.
و ما،
در حصارهای بیرنگ خواب،
میان رؤیا و زنجیر،
به پروازی بیپرنده دل بستهایم.
اما هنوز،
در ژرفای شب،
چشمانی زادهی انتظارند،
و قلبی،
در تلاطم خاموشِ رویش،
میتپد...
شاید روزی،
دیوارها نیز پرواز را بیاموزند.
زهره ارشد