یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

رفتم بنشستم بَرِ جمعی زاهد

قال رسول الله (ص)
إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَکَارِمَ الْأَخْلَاقِ

رفتم بنشستم بَرِ جمعی زاهد
بر آنچه شنیده در عبادت جاهد

دیدم همه در فکر صلاتند و زکات
تا روز قیامتی دهد سَجده نجات

گرما بزد و نفس به من تنگ نمود
اُفتان بشد آن قامت و آن قد عمود

رفتم به کناری که نفس ساز شود
موسی بشوم در ز وسط باز شود

گفتم به مراقبش برادر گرم است
تا فکر نکند این عرقم از شرم است

دیدم شِمُرد دانه تسبیح اش باز
بی آنکه کند لطف و کمی در را باز

برخواستم و زیر بغل بردم کفش
بی آنکه دَمی را بکنم چون او نقش

کِی بهر عبادت فلک و شلاق است
خاتم هدفش مکارم الاخلاق است

کاظم بیدگلی گازار

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد