یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

مامان بابا خسته نباشید هر روز

مامان بابا خسته نباشید هر روز
ما بچه ها منتظریم روز به روز

با کوله های سنگین ، پر از کتاب درسی
میریم میایم با فارسی ، مامان یوقت نترسی

ساندویج آماده ، تو کوله ها با نامه
روم نمیشه به بابا ، بگم ببوس دوباره


برو بیا داریم ما ، فکر خدا داریم ما
تو لحظه های شادی ، های و هورا داریم ما

صدایِ ما بلندتر ،،واسه مامان قشنگتر
معلم مهربون ، میگه برید اونوَرتر

زود که نیایم مدرسه ، زنگ میزنن بد میشه
وقتی که دیر میشه ، مدرسه دلگیر میشه

دوستای خوبی داریم ، بازی با توپ داریم
مامان میگه عزیز جان، غذای خوبی داریم

مامان غذاش عالیه ، شیوید پلو ماهیه
خوردن داره تو خونه ، نگیر بچه بهونه

بابای خوب تو نازی ، بهت میگم یه رازی
نمره یِ خوب ریاضی ، بابا بگو نازنازی

مامان میگه نکن لوس ، میخوای بشی تو یکروز
معلمی نمونه ، به بچه هایِ خونه


محمد هادی آبیوَر

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد