ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
آنرا بخوانم که مرا جان بداده
آن هست کنی که قضا کرده پیاده
هم جنی و انسی بگرد خانه ی او
در پیش و پس، هر کسی با نام او زاده
غیر او کسی نیست که برپا بدارد
چنین عالم شوریده ی از پا فتاده
هیچ قامتی راست نشد بی قید و اذنش
افلاک همه در نظرش پوچ و بباده
دریا و اعماق بسی در نظر او
چون قطره ای بر سر تیزی مداده
او خالق پیش و پس این هستی سرمست
در آفرینش همه چی پیش او ساده
ما از بن و ریشه از او وام گرفتیم
از وقت تولد مهر او در دل نهاده
گر هر چه بخواهد از ذات کمالش
در اسرع وقت بشود با قصد و اراده
صالح دهینی